یک رباعی
شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ق.ظ
میگشت به دنبال نشانی دیگر
در شعر به جستجوی آنی دیگر
حرف از لب او طعم غریبی میداد
او مردی بود از زمانی دیگر
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱)
- تیر ۱۳۹۷ (۲)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲)
- مهر ۱۳۹۶ (۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱)
- مرداد ۱۳۹۴ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱)
- آبان ۱۳۹۳ (۱)
- مهر ۱۳۹۳ (۲)
- تیر ۱۳۹۳ (۱)
- آذر ۱۳۹۲ (۲)
- مهر ۱۳۹۲ (۱)
- شهریور ۱۳۹۲ (۲)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۱)
- تیر ۱۳۹۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱)
- فروردين ۱۳۹۱ (۱)
- اسفند ۱۳۹۰ (۱)
- دی ۱۳۹۰ (۲)
- آذر ۱۳۹۰ (۱)
- شهریور ۱۳۹۰ (۱)
- تیر ۱۳۹۰ (۱)
- خرداد ۱۳۹۰ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۲)
- فروردين ۱۳۹۰ (۱)
- اسفند ۱۳۸۹ (۲)
- بهمن ۱۳۸۹ (۱)
- دی ۱۳۸۹ (۱)
آخرین مطالب
-
۰۰/۰۲/۲۹رباعی
-
۹۷/۱۲/۲۱رباعی
-
۹۷/۰۴/۰۳پدر
-
۹۷/۰۴/۰۲سرخگل...
-
۹۶/۱۲/۱۹قد
-
۹۶/۱۲/۰۶هبه
-
۹۶/۰۷/۰۴چنین که تویی...
-
۹۶/۰۵/۲۱یکّهسوار
-
۹۴/۰۵/۱۴کودککشی...
پیوندهای روزانه
سلام مثل همیشه خیلی زیبا بود
خرید آسان شارژ ایرانسل،همراه اول،رایتل و تالیاخرید شارژ مستقیم ایرانسلشارژ وایمکس ایرانسلپرداخت قبض موبایلپرداخت کلیه قبوضهمه و همه در یو شارژwww.usharj.com
وقتی چشمانم رامیبندم…
خواب مرا نمی برد…
تو را می آورد!!!
از میان فرسنگ ها …
فاصـــــــــــــــــــــــــــــــــــله …
من عاشق چشماتم دیار نیست
امام کاظم(علیه السلام) می فرماید :
کمترین ثوابى که به زائر امام حسین (علیه السلام) در کرانه فرات داده مىشود این است که تمام گناهان مقدم و موخرش بخشوده مىشود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد. مستدرک الوسائل، ج 10 ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 138
پاسخ:
سلام وحید. اینجا رو از کجا پیدا کردی؟ :)
سلام وحید. اینجا رو از کجا پیدا کردی؟ :)
گـرعابــــرتاریـخ جهان مـن شـده ام
گرحاضربی نام ونشان من شده ام
ای یار بیاور همه مـَـرهـــم بـه شفا
بـدجـــور گـرفتار فغان مـن شـده ام
کمـــی از کرکــ های فرش اتاق به کفشهایم چسبیده ...
و زلال اشکهــــای تو بر هر کجای پیراهنم که دستــ میگذارم.
تراژدی مسخره ایستــ زندگی انسان ...
(( با پای خود میرود ، همان لحظه که دوستــ دارد بماند ))
این شعر ، پیش از وقوع اتفاق ، نوشته شده استــ .
پیش از در آمیختن رنج فرش بر سینه ی کفشهـــا
و مرگــ حتمی عطر و اشکهـــا در شاهرگهای دوخته شده به پیراهنم.
پیش از امتناع لبــ به کشیدن سوتــ پایان ... به خداحافظ....
این شعر قطعه ی موسیقی ایستــ ،
که نوازنده سازش را دوستــ ندارد.
این نویسنده که دارد مینویسد ،
دارد شبش را با دردی که هنــــــوز از در نیامده سیاه تر میکند.
این درد ، خاطـــ ــــره استــ .
خاطره ای کشــــــــدار میان گذشته ی شاعر و
آینده ی چشمانی که این چند سطر بلند و کوتاه را شنیده اند.
" سید محمد مرکبیان "
سلام ودرود بر شاعر شعرهای خوب
چقدر اینجا زیباتر شده...!
چقدر شعرهای خوبی خوندم..!
موفق باشی
مصراع دوم حتی از مصراع آخر رباعی هم بهتر شده
احسنت
مصراع آخر رباعی مشکل وزن و آهنگ داره ...
میشه تغییرش داد تا از زیبایی این رباعی دلنشین کاسته نشه ...
موفق باشید