این پاراگراف را بارها خواندهام؛ بسیار شیرین...
شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۷ ب.ظ
در این عالم جهت نظاره آمده بودم و هر سخنی می شنیدم بی سین و خا و نون، کلامی بی کاف و لام و الف و میم؛ و از این جانب سخنها می شنیدم. می گفتم ای سخن بی حرف! اگر تو سخنی پس اینها چیست؟ گفت: نزد من بازیچه. گفتم: پس مرا به بازیچه فرستادی؟ گفت: نی تو خواستی، خواستی تو که ترا خانه ای باشد در آب و گل و من ندانم و نبینم.
جناب آقای پروفسور شمسالدّین محمّد تبریزی
- ۹۴/۰۵/۱۰