رباعی
سه شنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۴۰ ق.ظ
از وهم به وهم رفتنی صدباره
بازیچهٔ بینصیب هر انگاره
انسان بی تو حسرت آرامگهی است
تابوتی بر دوش زمان آواره
#محمّد_نقیان
- ۰ نظر
- ۲۱ اسفند ۹۷ ، ۰۷:۴۰
از وهم به وهم رفتنی صدباره
بازیچهٔ بینصیب هر انگاره
انسان بی تو حسرت آرامگهی است
تابوتی بر دوش زمان آواره
#محمّد_نقیان
مائیم و دلی و درد و داغی دیگر
خاموشی ماه شبچراغی دیگر
دامانش باغ ما، بهار ما بود
دل را چه کنیم خوش به باغی دیگر
میگشت به دنبال نشانی دیگر
در شعر به جستجوی آنی دیگر
حرف از لب او طعم غریبی میداد
او مردی بود از زمانی دیگر
سلام دوستان عزیز؛ دلم تنگ همه شماست... ببخشید که به خاطر خرابی کامپیوتر و خودم این مدت نتونستم خدمت برسم و جواب محبتاتون رو بدم. امیدوارم بتونم باز اینجا فعال باشم.
دریای علی الطّلوع و لنجی باشد
من باشم و تو، خلوت دنجی باشد
صبحانه هم از لبت... ولی نه، بگذار
در قافیه ام نان ِ برنجی باشد!